اقدامات مجرمانه مدیر سایت های مستهجن + فیلم
در پی برخی شیطنت ها و شانتاژهای رسانه ای و تبلیغی که با محوریت همسر یکی از سران اصلی سایت های مستهجن فارسی صورت گرفته و تا کنون نیز ادامه دارد، مرکز بررسی جرائم سازمان یافته سایبری سکوت را شکست و بیانیه ای صادر کرد.
متن کامل بیانیه تحلیل این مرکز به شرح ذیل است:
بسم الله الرحمن الرحیم
«و چون آنها را گویند که در زمین فساد مکنید، پاسخ دهند که تنها ما به صلاح کار کنیم * آگاه باشید که ایشان سخت مفسدند ولی خود نمیدانند. (آیات 11 و 12 سوره مبارکه بقره)
سالهاست که ملت ایران شاهد تلاش استعمار و دنبالههای داخلیاش برای سست کردن ایمان فرزندان خود است؛ سالهاست که غربیان و غربزدگان برای مقابله با قدرت چشمگیر نظام اسلامی و در پی شکست در جنگ سخت، رویکرد نرم را در جنگ به کار گرفتهاند تا فرهنگ لیبرالی – اومانیستی خود را به خانههای ایرانیان بیاورند و انسانمحوری و خودپرستی را جایگزین پروردگار یکتا، ارزشهای معنوی و اعتقادات الهی نمایند.
در این مسیر، راههای گوناگون را آزمودند و در نهایت آن چه هدف گرفته شد، جوان، اخلاق و اعتقادات جوان بود و صحنه این تقابل نابرابر هم فضای مجازی و اینترنت.
با ورود اینترنت؛ این بازیگر پرقدرت ناخوانده به کشور و رشد، گسترش و نفوذ آن به تمام ابعاد زندگی فارغ از قابلیتهای شگفتانگیز این پدیده و فرصتهای بسیاری که با ظهور این ابزار در اختیار بشر قرار گرفت، نبردی در آن روی داد و مهاجمان این نبرد، بی رحمانه و با شقاوت انسانیت انسان را نشانه گرفتند.
شبکههای تولید و انتشار محتوای ضد اخلاقی و ضد دینی در پناه اتاق فکرهای منسجم و هوشمند با تمام توان حریم مقدس خانواده و ارزشهای اصیل آن که سابقهای دیرین در فرهنگ اسلامی مردم ایران زمین دارد را هدف قرار دادند.
در روزهای آخر اسفند ماه سال 1378 مرکز بررسی جرائم سازمان یافته پس از مدتها انجام فعالیتهای فنی و اطلاعاتی خبر از انهدام شبکهای از سایتهای تولیدکننده محتوای مستهجن و ضد دینی در اینترنت و دستگیری عوامل اصلی و مدیران فنی و محتوایی آنها را داده و در پایگاه اطلاع رسانی خود، "گرداب" تحت نام شبکه مضلین در پنج شماره به معرفی عناصر و عوامل اصلی مؤسس و گرداننده سایت های مذکور پرداخت.
یکی از عوامل اصلی گرداننده شبکههای یادشده، متهم شبکه مضلین2 سعید ملک پور با نام مستعار سیاوش حسینخانی است.
وی در سال 2004 به همراه همسرش به کانادا عزیمت کرده و در آنجا با حمایت فنی و مالی یک شرکت آمریکایی اقدام به راهاندازی سایتهای مستهجن و ضد دین با نامهای آویزون، ایران سکس، ایکس پرشیا و... نمود و بنا به گفته خودش همسر وی از فعالیت های غیر اخلاقی او اطلاعی نداشته است. وی در اینترنت خود را فردی تحصیل کرده و دانشجوی دوره دکترای کامپیوتر از دانشگاه ubc ونکوور کانادا معرفی میکرد که مشغول تحصیل بوده و به دلیل وضع مالی نامناسب باید کار کند تا درآمد داشته باشد.
او اقدام به ثبت دامینهای مختلف برای عبور از فیلترینگ جمهوری اسلامی نموده و شبکه مستهجن تحت اختیار او با جذب بیش از 300.000 کاربر ثبتنام شده و تعداد بسیار زیاد بازدیدکننده (چند صد هزار) روزانه فعالیت کرده و تنها سایت آویزون روزانه 20 تا 40 هزار بازدیدکننده داشته است. وی با راهاندازی سایت آویزون و حجم فعالیتهای این سایت 20 مدیر ارشد از بین کاربران سایت انتخاب و بهکار گرفته بود، که همگی در مدیریت سایت نقشی فعال ایفا میکردند.
ملک پور پس از دستگیری به راهاندازی و ثبت 13 سایت، وبلاگ و دامین مستهجن اعتراف کرد که در آنها خاطرات مستهجن فارسی، خاطرات مستهجن انگلیسی، عکس مستهجن ایرانی، عکس مستهجن خارجی، طنز مستهجن، ویدئو وکلیپهای مستهجن، پادکست (شامل فایلهای صوتی مستهجن، طنز و اخبار آویزون) منتشر نموده و انجمنهای گفتوگوی سکسی به راه انداخته بود.
گفتنی است تنها سایت آویزون از تاریخ 17/2/1385 لغایت 29/12/1387 در مجموع بیش از 22 میلیون نفر بر اساس IP بازدید داشته است و جمع کل صفحات بازدیدشده به بیش از 300 میلیون صفحه بالغ شده است. بیش از 50 درصد کاربران نیز به طور مستقیم (direct traffic) به سایت ورود کردهاند. (آمارهای ارائه شده در زمان فیلتر بودن سایت روی داده و از اکانت اختصاصی google analytics مربوط به سایت مزبور به دست آمده است.)
آمار تکان دهنده ذکر شده متضمن نکاتی چند است که لازم است مورد اشاره قرار گیرد:
1. رشد حیرتآور محتوای ضد دینی و ضد اخلاقی در فضای وب فارسی، پشتیبانی موتورهای جستجو از جمله گوگل را با خود به همراه دارد. کاربران ارجمند استحضار دارند که هنگام جستجوی کلمه مورد نظر، پیشنهاداتی از سوی این موتور جستجو عرضه میشود که اغلب آنها غیر اخلاقی و ضد دینی میباشند. مهمتر آنکه بخشی از پیشنهادات مطروحه مربوط به حوزه نوپدید سکس با محارم است. این پیشنهادات غالبا با IP ایران قابل دستیابی هستند.
2. ورود مستقیم بیش از 50 درصدی به سایت آویزون، گویای این نکته نیز هست که اغلب جستجوهای کاربران با موضوعات متفاوت حتی با کمترین تشابه به این سایت منتهی شده و بنابراین بر اساس شیطنت موتورهای جستجو، کاربران به این سایتها و اختصاصا به سایت آویزون هدایت میشدند.
3. دیگر آنکه در بازه زمانی مورد اشاره، شرکتهای ارائه دهنده سرویس اینترنت که از قوانین فیلترینگ تخلف میکردند به موضوع مورد اشاره دامن زده و زمینه شیوع سریع محتوای مجرمانه را فراهم میآوردند.
4. کاربران فارسی زبان خارج از کشور که به سایت مراجعه میکردند نیز در این آمار محاسبه شدهاند.
برخی عناوین فعالیت این سایت و دیگر سایتهای عضو شبکه مضلین به شرح زیر است:
1. اهانت به مقدسات و اصول و ارزشهای دینی
2. توهین و فحاشی به معصومین ( علیهم السلام) و اعتقادات اسلامی
3. گردآوری و انتشار محتوای ضد اخلاقی و ضد دینی خارجی
4. گردآوری، تولید و انتشار محتوای ضد اخلاقی و ضد دینی ایرانی( به زبان فارسی)
5. آموزش مسائل غیر اخلاقی و غیر رسمی
6. تولید و انتشار محتوای روابط نامتعارف جنسی مانند روابط جنسی با محارم، ضربدری، همجنسگرایی، فتیشیسم و...
7. تحریک جوانان در مسائل جنسی و عضوگیری از آنان برای ایجاد گروههای اینترنتی
8. تهیه و انتشار تصاویر تجاوز به عنف و زورگیری از دختران و بانوان ایرانی
9. انتشار تصاویر برهنه دختران و بانوان ایرانی از طریق دوربین مخفی و هک وبکم
خلاصهای از اقدامات مدیران تحت فرمان ملک پور
1. انتشار بیش از 40 هزار پست با محتوای مستهجن و ضد دین توسط یک نفر
2. تولید و انتشار کلیپهای مستهجن ایرانی با مضامین دوربین مخفی، همجنسبازی، دوجنسهها، سکس کودکان و...
3. انتشار 400 کلیپ مستهجن ایرانی تنها در یک سایت و توسط یک نفر
4. انتشار مقاله پیرامون همجنسگرایی و موجه جلوه دادن این عمل و ترویج آن بین جوانان ایرانی
5. جذب کاربران به سمت سکس خانوادگی و ضربدری
6. ارائه فایلهای صوتی و مستهجن فارسی زبان در بخش پادکست سایت آویزون
7. مدیریت سکسولوژی سایتها و حرمتشکنی و طرح مباحث جنسی به صورت بیپروا به بهانه آموزش
8. انتشار 180 داستان مستهجن که برخی از آنها بالغ بر 100 صفحه بوده است
9. انتشار رمانهای مستهجن و ارتباط با خوانندگان لسآنجلسی برای تبلیغ داستانها
اقدامات صورت پذیرفته به وسیله این گرگهای انسان نما، البته اعتراضات گسترده ایرانیان خارج از کشور را نیز برانگیخت. کشورهای حاشیه خلیج فارس هم به محتوای سایتهای شبکه مضلین و پدیده خرید و فروش فیلمها و کلیپهای مستهجن ایرانی و نمایش نقض حریم خصوصی در تصاویر منتشر شده در کشورهای خود واکنش نشان داده و مقالاتی پیرامون آن به رشته تحریر در آمد.
عملکرد مدیران سایت آویزون در انتشار تصاویر برهنه دختران و بانوان ایرانی از جمله فعالیتهایی بود که شالوده بسیاری از خانوادههای ایرانی را سست کرده و باعث از هم پاشیدن خانوادههایی شد که مورد سوءاستفاده قرار گرفته بودند.
با توجه به مطالب پیش گفته، نظر ملت فهیم ایران را به تنها بخشی از گفتههای تکاندهنده سعید ملک پور جلب میکنیم:
1. با تبلیغ سایتهای دوستیابی و مستهجن و تبلیغ محصولات سکسی ماهانه 700 دلار درآمد داشتم که یا به صورت چک به آدرس منزل ارسال می شد و یا به حسابم واریز می شد.
2. پس از مدتی خواستیم کاری کنیم که قابلیت پخش مطالب برای کسانی که اهل اینترنت نیستند هم وجود داشته باشد. صحبت کردیم با مدیران و به این نتیجه رسیدیم که داستانها و فیلمها و عکسهایمان را تبدیل کنیم به فرمتهایی که قابل انتشار در موبایل باشد... خیلی هم موفق بود.
3. بعد از اشاعه مرحله مستهجننگاری و هرزهنگاری گفتیم بیاییم اعتقادات مذهبی را تمسخر کنیم. مراسم مذهبی و شمایل مذهبی بود که عکسهای مستهجن روی آنها قرار میدادیم و حتی در نوشتار مراسم مذهبی را مسخره میکردیم و هدف، ضربه زدن به اعتقادات مذهبی و دین مردم به خصوص جوانان بود. وقتی اعتقادات مذهبی یک جوان از بین برود، برای خیلی کارهای دیگر آماده میشود.
4. یکی از روشهایی که برای تولید تصاویر مستهجن و هرزهنگاری استفاده میکردیم، وبکم افراد را با یکسری نرمافزارهایی که از کانادا یا انگلیس خریداری کردیم، هک میکردیم. وبکم میتواند چیزهایی که در اتاق خواب است را نشان دهد. وقتی ما وبکم را هک میکردیم طرف فکر میکرد کامپیوترش خاموش است ولی وبکمش روشن میماند یا ما روشن میکردیم و میتوانستیم خیلی چیزها را ببینیم. خیلی چیزهای مستهجن یا چیزهایی که مربوط به حریم خصوصی بود این طوری در میآوردیم و روی سایت قرار میدادیم.
5. سایتی زدم که حتی شرمم میشد به صمیمیترین دوستم نشانش دهم و حتی شرمم میشد به همسرم بگویم چنین سایتی میروم نه اینکه صاحبش هستم.
6. اگر از بیرون بخواهم به سعید ملکپور یا سیاوش حسینخانی نگاه کنم هیچ رحمی نمیکنم . میگویم مفسد فیالارض است و باید اعدام شود.
اکثر آسیب دیدگان و مخاطبان در داخل و خارج از کشور حمایت خود را از اقدام مرکز بررسی جرائم سازمان یافته اعلام کردند و پیامهای دریافتی از سوی مخاطبان نیز حاکی از درخواست اشد مجازات برای عاملان این قتلعام فرهنگی است. در این حال باید گفت ترحم بر این راهزنان دین و فرهنگ، مصداق بارز ترحم بر پلنگ تیز دندان و عاقبت آن است.
چه کسی است که از شنیدن توهین به قرآن و ائمه، ترویج مسائل قبیحی مانند همجنسگرایی، سکس ضربدری و چندنفره، تبلیغ فروش دختران ایرانی، هک وبکمها و فیلمبرداری مخفیانه از حریم خصوصی افراد و اقدامات شنیع دیگری که بر قلم شرم است نگارش آنها، بر خود نلرزد؟
کدام وجدان منصف و بیداری میتواند به راحتی از کنار آنچه بر جوانان بیآلایش این مرز و بوم پس از مشاهده این سایت ها رفته است، بگذرد؟
جملاتی که در ادامه ملاحظه میفرمایید، بخشی از حجم عظیم پیامهای ارسال شده به سایت گرداب از سوی مخاطبان سایتهایی است که انسانیت و شرافت را یکجا به حراج گذاشتند:
1- این سایتها زندگی ما رو نابود کرد. فقط اعدام مجازات ایناست.
2- من هم تحت تأثیر این سایت ها ضررهای روحی و جسمی زیادی خوردم و هم اکنون تنها ایمان به خدا و نماز است که نجات من را فراهم کرد.
3- خدا میداند که من چند ساعت از عمرم را برای دیدن این عکسها و نوشته ها حرام کردم.
4- اینا داشتن زندگی من رو نابود میکردند. مطمئناً زندگی خیلیها رو تا حالا نابود کردند.آن ها رو باید جلوی مردم آتش بزنند .چون زندگی خیلیها رو خاکستر کردند.
5- من اصلاً کاری به اهدافتون و و اینکه چه برنامهای داشتین و... ندارم. فقط میخوام یه خرده در مورد این سایت [آویزون] بگم تا عقدهام خالی بشه. منم چند سال پیش به این سایت سر میزدم، کلی طرفدارش شده بودم و حال میکردم. اما یه روز به خودم اومدم دیدم تو خیابون که راه میرم به دخترا یه جوری نگاه میکنم، ذهنم همش درگیر داستانایی بود که خونده بودم، برای خودم فکر و خیالای چرت و پرت میکردم، خلاصه مغزم کاملاً معطوف این سایت و مطالبش شده بود.
6- میخوام تو صورت همشون نگاه کنم، میخوام تو صورت همشون داد بزنم و بگم که چه بلایی سر زندگی من آوردن. الان که خبر دستگیریشون رو شنیدم باور نمیکردم. من داشتم غرق تو کار اینا میشدم ، داستان هاشون رو که میخوندم به طرز عجیبی تو فکر میرفتم و درگیری روانی شدیدی در من ایجاد میشد . نمیدونستم راه درست کدومه. تا اینکه به خودم اومدم ، به وسیله یکی از دوستام، دوباره برگشتم به خودم ، به نمازم ، به دینم .... ولی اون دوران که تو خلأ دست و پا میزدم و این آقایون به من میخندیدند رو هیچ وقت فراموش نمیکنم.
7- اگه آمار سایت درست و جدید باشه، منم یکی از اون 300 هزار نفرم. آویزون محیط عجیبی بود، انقدر رفتم توش تا بالاخره گیر افتادم و عضو شدم. وقتی توش عضو می شی همه چیزتو ازت می گیره و همه چیزتو می گیره و چیزایی بهت می ده که زرق و برق دارن. مطلب خیلی برام مهم بود واسه همین همه نظرات رو خوندم. دوست عزیزی که گفتین آویزون محیط غیر سکسی هم داشته، یه چیز از من بشنو که اونجا بودم! آره داشت (گفتگوی آزاد)! ولی وقتی توش چیزی مینوشتی جرأت نمیکردی اسمی از ائمه یا اعتقادات اسلامی ببری! چون مسخرت میکردن. به خیال خودشون روشنفکر بودن . جذابیت آویزون از یه طرف مثل گرداب میکشدت تو و لازمه دخول جا گذاشتن اعتقاداتته ... دوست عزیزی که گفته بودین این فقط یه سایته، هزار تا سایت دیگه هم هست! از من بپرس! منی که اونجا رو حس کردم، آویزون بیچارت میکنه. شاید یه وبلاگ مستهجن یه نفرو چند دقیقهای به فساد واداره ولی محیط آویزون دوستانه بود. واسه همین نمیفهمیدی از کجا داری ضربه میخوردی. نمیدونستی ضارب کیه! بچهها آویزون سایت بزرگی بود. کار بچه های سپاه رو کم نگیرید! آویزون یه سایت پورنو نبود! به هیچ وجه! آویزون داشت اعتقادات و افکار جوونای مارو سست میکرد. از خودمون علیه خودمون استفاده میکرد
8- من خودم یکی از بازدیدکنندگان این سایتها بودم. چرا به این سایتها میرفتم بماند ولی فکر میکنم بیشتر از روی کنجکاوی و جوانی و خریت من بوده. حالا شکر خدا خوشحالم که کسانی جلوی من را گرفتهاند که کمی به خودم فکر کنم و آبروی مردم. چون کلیپ و عکسهای خارجی که همیشه هست ولی اون ایرانیهایی که پخش میکردند خصوصاً جشنهای داخلی خانوادهها (که امکان داشت روزی یکی از آنها خانواده خودم باشد) خیلی خطرناک بود چون خیلیها را بیآبرو و سیر از زندگی میکردند.
9- من كسي هستم كه چون تو محل همه بچهها سراغ اين سايتها ميرفتند يه جوري كم ميآوردم و با گرفتن اينترنت منم رفتم تو اين سايتها. اولش از خوندن داستانهايي در رابطه با تجاوز به خواهر و مادر و محارم اونم به صورت اشتراكي خيلي جا خوردم. اصلاً برام قابل حل نبود كه كساني باشند كه اينجوري بيغيرت باشند اما اين داستانها خيلي زياد بود. موقع خوندن فكر ميکردم همه ايران و همه خونوادهها اينجوري هستن و بگم تو جمع خانوادگيمون هميشه حواسم بود ببينم محارم من هم مثل اون داستانها ميشن يا نه. خدا ببخشه منو كه به محارم خودم نظر بد مينداختم. البته دست خودم نبود. ناخودآگاه ذهنم اون طرف ميرفت و از دستش هم خلاص نميشدم و نسبت به اين مقولات نفرت هم داشتم. ولي نميتونستم نرم تو اين سايتها. خلاصه دست همتون درد نكنه. خدا خيرتون بده. من يكي كه خيلي راحت شدم. فقط تو كارتون جدي باشيد و نذاريد سايتهاي مشابه اينچنيني بازم راه بيفته.
10- آفرین برشما. حتی من نماز شب خون هم آلوده شده بودم.
11- آدمی با سرعت 150 کیلومتر تو اتوبان خلاف میاد و اگه کسی ازش بپرسه چرا این کار رو میکنی میگه خودم رو میخوام بکشم، به کسی مربوط نیست. سؤال اینه که تکلیف بیچارهای که از روبرو میاد چیه؟آیا اون باید تاوان اشتباه شما رو بده؟ بنده خودم بارها تو کافی نتها شاهد بودم که بچههای در حد 14 الی 15 سال به این سایتها میرفتند. سایتهایی که بعضی وقتها زشتترین و کثیفترین اعمال رو تبلیغ میکردند. به ریشههایش هم باید پرداخت. مثل آموزش جوانان و فراهم نمودن امکان ازدواج؛ اما نباید به امثال این انگلها فرصت رشد داد.
12- تو رو خدا سعی کنید هر چه زودتر سایتهای غیر اخلاقی و مستهجن رو جمع کنید و نابود کنید. من یک نوجوان 17 ساله هستم که از 14 سالگی تو این مرداب وحشتناک افتادم و الان هم سخت پشیمانم و در نزد خدا توبه کردم و سخت پشیمانم. من بار اول که رفتم تو سایت سکسی پیش خودم گفتم این بار دفعه اول و آخرمه فقط ببینم چه جوریه. ولی وقتی که رفتم دیگه معتادش شدم و دیونه داستان، عکس و فیلم. و حتی میخواستم...روم نمیشه بگم شرمسارم پیش خدا ولی به شماها میگم. میخواستم با یک دختری ارتباط سکسی برقرار کنم. خدا نجاتم داد وگرنه این کار رو میکردم.
13- من از جمله كساني هستم كه به صورت تصادفي با سايتهاي مستهجن فارسي برخورد كردم و از انسان بودن خود شرمگين شدم. شايد خيلي از خانوادهها با مضامين اين سايتها آشنا نباشند و از محتواي آنها خبري نداشته باشند ولي دستاندرکاران اين سايتها جرثومههاي فسادي بودند كه كثيفترين نوع تهاجم را بر بنيان خانوادههاي ايراني برگزيدند. فكرش را هم نميتوان كرد كه جواني كه بر اثر محتواي كثيف اين سايتها روح شيطاني پيدا كرده است چه مفاسدي را انجام داده است.
و اما اکنون همسر سعید ملکپور، خانم فاطمه افتخاری با نگارش نامه به رئیس قوه قضائیه و انتشار سرگشاده آن (در حالی که متهم اشاره کرده که همسرش از اقدامات مفسدانه وی اطلاعی نداشته است)، با طرح ادعاهای واهی فرزندان ملت ایران در مرکز بررسی جرائم سازمان یافته را آماج حملات خود قرار داده است.
چگونه است که چندصد صفحه گفتههای تکاندهنده ملکپور در راهاندازی و مدیریت سایتهای مستهجن و سیل عظیم نظرات کاربران در دام افتاده که تنها بخشی از آنها در قسمت نظرات شبکههای مضلین سایت گرداب منعکس شده و... به هیچ انگاشته شده و با مظلومنمایی از متهم و انکار تمام آنچه از وی به طور مستند موجود است، پاسداران حریم جامعه و خانواده را متهم به نقض حقوق شهروندی مینماید؟
چگونه است که قرار دادن تصاویر مستهجن روی عکس مراسم عزاداری اباعبدالله و شمایل مذهبی، ترویج سکس با محارم، آموزش سکس با حیوانات، انتشار هزاران داستان، عکس و کلیپ مستهجن نقض حقوق جامعه و شهروندان آن اعم از جوانان پاک این سرزمین نیست، اما برخورد با مفسدین فیالارض و آسیبزنندگان به نهاد خانواده اینگونه مورد هجوم قرار میگیرد؟
ملکپور و سایر متهمین شبکههای مضلین در رأس جریانی قرار گرفته بودند که به تجاریسازی سکس مشغول بوده و به اذعان خود از آن کسب درآمد میکردند.
این با کدامین منطق منطبق است که مرتکب جرم به اعمال غیرانسانی و غیراخلاقی خود اعتراف نماید و تمام اسناد فنی موجود و ضبط شده نیز با اظهارات وی مطابقت نماید، اما پس از دوسال از سپری شدن موضوع نزدیکان وی مدعی شده و با هوچیگری، شانتاژ و مصاحبه با رسانههای بیگانه که عداوت آنها با مردم ایران در تمام این سالها بر همگان روشن شده با دروغپردازی سعی در به حاشیه راندن اصل ماجرا و انحراف افکار عمومی داشته باشند؟
خانم افتخاری در پیگیری پرونده مجرمانه همسر خود برای تحت فشار گذاردن ایران، با نخست وزیر کانادا ملاقات کرده و از وی درخواست حمایت میکند. وی همچنین با اشاره ملکپور به برقراری ارتباط با فعالان حقوق بشر و جلب حمایت آنان، هدایت میشود. در نتیجه این اقدام، به اصطلاح فعالان مدافع حقوق بشر ایران از سعید ملکپور، یک مستهجننگار ضد دین، حمایت نموده و اقداماتی را رقم میزنند.
حال مانند همیشه این پرسش، بی پاسخ میماند این فعالان حقوق بشر در استیفای حقوق بیش از یک میلیارد مسلمان که به کتاب آسمانی آنها توهین شده است، چه کردهاند؟
بیتردید جریان به دام افتادن عوامل شبکههای مضلین و انهدام سایتهای آنان بر برخی گران آمده که به هر حربهای متوسل شده و به هر طناب پوسیدهای دستی میزنند.
حمایت شبکه تلویزیونی BBC و شخص سازگارا، از سعید ملکپور کدام واقعیت را منعکس میکند؟ آیا جز این است که آنها از به دام افتادن عملهای از عمال شیطان بزرگ ناخشنود شده بودند؟ نکته مهمتر آنکه از بین متهمان شبکه مضلین تنها شخص سعید ملکپور مورد حمایت ابلیسیان قرار گرفت، در صورتی که دیگر متهمان نیز شایسته ترحمی از آن دست بودند.
نامههای گاه و بیگاه ملکپور از زندان و راهاندازی کمپینهای حمایت از او و دیگر مسائل مرتبط با وی که در فضای رسانهای ضد انقلاب منتشر میشود، بخشی از یک سناریوی برنامهریزی شده همزمان با نزدیک شدن به زمان صدور حکم سعید ملکپور ارزیابی شده و با هدف ایجاد انحراف در مسیر پرونده و تحت فشار قرار دادن قوه قضائیه و نیز از میدان به در کردن مرکز بررسی جرائم سازمان یافته در حال اجراست، غافل از اینکه بیش از سه دهه است که ملت ایران در این خصوص تجربه کافی به دست آوردهاند که به بلندگوهای تبلیغاتی وابسته گوش نسپرند و پشتیبان اقدامات فرزندان خود در حوزه امنیت عمومی و خانواده باشند.
اشاره به این نکته نیز خالی از لطف نیست که با عنایت به محتوای سایت آویزون تمامی بازدیدکنندگان آن، نکات ذکر شده در این بیانیه که در خصوص عناوین فعالیتهای سعید ملکپور است را تایید میکنند و ذکر گفتههای ملک پور تنها به جهت رعایت امانت و احترام به روند قضایی پرونده میباشد.
اشاره به تحرکات مذبوحانه جنود شیطان نیز شایان توجه است؛ آنجا که با نگارش مقاله، تحریر کتاب و یا ساخت فیلمهای مختلف و به راه انداختن هیاهو و پرداختن به مقوله هرزهگری و ابتذال در ایران، این پدیده را نکوهش میکنند اما از دیگر سو شاهدیم که با حمایت خود از تولیدکنندگان محتوای مستهجن و آنانی که مروج همان هرزگی و ابتذال بودند، اشک تمساح برای به اصطلاح این قربانیان نقض حقوق بشر میریزند. این رفتارهای متناقض نشان از فرصتطلبی مذبذبانی است که حیات خود را در تحقیر ایران و ایرانیان میبینند.
ملکپور و اعضای باند وی جریانی را در این مرزو بوم پایهگذاری کردند که متأسفانه با اهمال برخی نهادهای ذیربط دامنه آن به ظهور سایتهای جدید ضد اخلاقی و ضد دینی که هر روز توسط دهها کاربر به سایت گرداب گزارش میشوند، انجامیده است.
مرکز بررسی جرائم سازمان یافته سایبری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعلام میکند که بر اساس قانون و وظیفه و بنا به تعهد و تکلیفی که در حفاظت از ارزشها، اخلاق جامعه و تحکیم خانواده بر خود فرض دانسته است، حتی ذرهای از مواضع محکم خود در برخورد جدی و قانونی با جانیان فرهنگی و آسیبزنندگان به بنیانهای اخلاقی ایرانیان عقب نشینی نکرده و با جدیتی بیش از پیش به برخورد با آنان ادامه خواهد داد.
امید که مسئولین امر در قوه قضائیه، در این جهاد اکبر سربازان کیان این مرز و بوم را کماکان همراهی کنند.
«وسیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون»
برای دانلود فیلم اینجا را کلیک کنید.
هشدار به رسانه های اصولگرا
منابع آگاه از تلاش یک جریان سیاسی برای شکل دهی نزاع،تقابل و سکوت رسانه ای میان رسانه های اصولگرا خبر می دهند.
یک منبع آگاه در گفتگو با«جوان آنلاین» ضمن بیان مطلب فوق گفت: این جریان در ابتدا به دو شکل رسمی و غیر رسمی در این زمینه اقدام خواهد کرد.در شکل رسمی این جریان با توجه به در قدرت بودن دارای سهمی از رسانه ها می باشد که حداقل مطلوب برای آن ها در این وضعیت ماندن در کمپین این جریان ،عدم سرویس دهی به جریان های مقابل و بازی در ساحت و عرصه سرآمدان این جریان می باشد.
وی همچنین گفت:این جریان همچنین تلاش خواهد کرد که از میان رسانه های موجود به یارکشی پرداخته وآنان را با خود همراه سازد.
این منبع آگاه در بخش دیگری از سخنان خود به شیوه غیر رسمی این جریان سیاسی اشاره کرد و اظهار داشت:ازدیگر سو در فضای غیر رسمی نیز تلاش برای برای راه اندازی سایت های مختلف و برخی پایگاه های خبری از جمله تلاش های این جریان می باشد.به بیان دیگر این جریان انحرافی تلاش دارد صحنه نیروهای رسانه ای را با برخی ناهمواری روبرو سازد.
وی در این زمینه ایجاد نزاع سیاسی و مجادلات کلامی میان رسانه های اصولگرا،تشدید فعالیت سامانه های پیامکی،فشار به برخی رسانه های اصولگرا به علت عدم همراهی با این جریان سیاسی،تغییر رفتار برخی رسانه ها را و...را ازجمله تلاش این جریان انحرافی ذکر کرد و نسبت به عملیاتی شدن این طراحی به رسانه های اصولگرا هشدارداد.
ناگفتههاي قرارگاه سازندگي سپاه به روايت سردار وفايي
موسوي با كارشكنان دفاع مقدس همراهي ميكرد
فرمانده سابق قرارگاه سازندگي خاتم الانبيا(ص) با اشاره به كارشكنيهاي دولت وقت در مسير جنگ، نخستوزير را مقصر اصلي شرايط آن روز دانست و گفت: از همان موقع ما اينها را ميشناختيم.
* بيعرضگي و همراهي نخست وزير با كارشكنان جنگ
وزير صنايع سنگين وقت (بهزاد نبوي كه سردار وفايي تمايلي براي بردن نام وي نداشت) ما را براي خريد 800 دستگاه لودر و بولدوزر، يك سال و نيم معطل كرد. دست حاج محسن رفيقدوست هم به عنوان وزير سپاه بسته شده بود.
همان وزير به قرارگاه خاتم آمد و من به او اعتراض كردم كه چرا يك سال و نيم ما را معطل كرديد؟
آنها به ما ميگفتند: شما بايد لودر را از شركت "ليپر " كه يك شركت آلماني بود بخريد. ما ميگفتيم گور پدر آلمان و ژاپن ولي سازمان ما از اول با كوماتسو كه يك شركت ژاپني است بسته شده و نميتوانيم اين كار را بكنيم. گفت يعني شما ميگوييد ما ساخت و پاخت كرديم؟ گفتم خدا ميداند.
همه اينها به خاطر بيعرضگي نخستوزير وقت بود. چه طور ميشود نخستوزير 2 بار كاري را به وزير بگويد و او انجام ندهد؟ (مير حسين موسوي)نخست وزير هم بيعرضه بود و هم با آنها همراهي ميكرد.
* گفتم گور پدر وزير! 20 ميليون تومان فداي يك تار موي بچه بسيجيها
"طارق "، شناوري بود با طول حدود 22 متر و عرض 9 متر و ارتفاع 7متر. ارتباط موتور با پرههاي اين شناور هيدرومكانيك است و اين شناور چون پرهاي بود، ميتوانست تا 70 تن بار را حمل كند.
طارق بايد در آب، كاليبره ميشد و درست كردن آن در بيرون آب امكان نداشت. ما اين را در جايي به نام "شمريه " آورديم و قرار شد از آنجا به اروند منتقل شود.
موتور اين شناور "ليپر " بود. ما هر چقدر با شركت تماس گرفتيم كه اين موتورها را براي ما بياورد، اين كار را نكردند. آخر هم گفتند كه وزير صنايع سنگين گفته "سپاه به ما 20 ميليون تومان بدهكار است شما موتورها را تحويل آنها ندهيد. " اين درحالي بود كه10-15 روز بيشتر تا عمليات باقي نمانده بود و قرار بود بچههاي مردم بروند زير آتش، آن موقع اين آقا اين طور عمل ميكرد.
به يكي از دستاندركاران زنگ زدم و گفتم مگر تو غيرت نداري؟ برو اسلحه را بگذار زير گلوي مدير عامل و با لباس خانه، صبح اول وقت بيارش اينجا.
گفت حاجي اينطوري براي ما مشكل ميشود اگر امكان دارد شما يك تلفنگرام بزن تا من اين كار را انجام دهم.
خلاصه آن فرد را10 صبح فردا به اهواز آوردند.
آنقدر عصباني شدم كه او را كوبيدم به ماشين و گفتم چند روز بيشتر نمانده و من بايد بچههاي مردم را كه قرار است عمليات كنند، آموزش دهم.
گفت وزير به من اين طوري گفته.
گفتم گور پدر وزير! 20 ميليون تومان فداي يك تار موي زائد بچه بسيجي. پول، مال ملت است.
گفتم او را ببريد داخل اتاق و هرچه خواست در اختيارش بگذاريد ولي تا پايان عمليات حق بيرون آمدن ندارد.
جنگ اين طوري اداره ميشد و ما در دو جبهه ميجنگيديم.
* بودجهاي كه دولت وقت براي جنگ در نظر گرفت احمقانه بود
از همان موقع ما اينها را ميشناختيم و ميدانستيم چه كساني هستند.
ما ميگفتيم برايمان لودر و بلدوزر بفرستيد. آنها هم هر چه ماشينآلات خراب و از كار افتاده بود براي ما ميفرستادند.
به امام(ره) هم نميتوانستيم مرتب گلايه كنيم چرا كه حاضر بوديم بميريم ولي امام(ره) ذرهاي ناراحت نشوند. درثاني امام(ره) خيلي چيزها گفت و اينها نكردند.
چيزي كه خيلي ما را اذيت ميكرد اين بود كه آنها نميگفتند نميدهيم. اگر اين را ميگفتند تكليف معلوم بود. در حرف ميگفتند ما پشتيباني ميكنيم ولي در عمل اين طور نبود. الان كه خيلي مسايل مشخص شده، ميشود اين حرفها را زد والا چند سال قبل به خاطر برخي مصلحتها نميشد اين چيزها را گفت.
اين آقايان فقط 16 درصد بودجه كشور را به جنگ اختصاص داده بودند. هيچ كجاي دنيا چنين حماقتي وجود ندارد. هر كجا جنگ باشد تمام بودجه آن كشور جنگي بسته ميشود.
آن موقع اصلا اجازه داده نميشد تا مردم از اختلافات مسئولان و فرماندهان جنگ مطلع شوند و اين مظلوميت مضاعف براي بچههاي جنگ بود.
* مبلغ اولين و آخرين قراردادي كه در قرارگاه خاتم امضا كردم
سپاه بعداز جنگ بنا بر تكليف، وارد عرصه سازندگي كشور شد.
يادم هست اولين قراردادي كه من در سال 1368 در قرارگاه خاتمالانبيا(ص) امضا كردم،30 ميليون تومان با موضوع تصحيح اراضي بين دارخوين و خرمشهر بود.
همان زمان بچههاي سازمان برنامه و بودجه به ما ميگفتند شما خودتان شخم زديد حالا پول ميگيريد كه صاف كنيد؟
آخرين قراردادي هم كه در سال 1384 خودم در قرارگاه امضا كردم و بعد از آن به دليل بيماري از آنجا جدا شدم، 2ميليارد دلار بود كه در يك مناقصه بينالمللي برنده شديم.
اين قابليتي است كه خداوند در سپاه قرار داد. 34هزار نفر در كارگاههاي ما كار ميكردند و اگر بعد از جنگ اجازه ميدادند سپاه در بخشهاي ديگر مثل درمان هم وارد شود، باز هم همين اتفاق ميافتاد. ولي برويد ببينيد چه كساني و به چه دليل اجازه ندادند؟
* تعبير مديرعامل يك شركت ژاپني از قرارگاه سازندگي خاتم الانبيا(ص)
وقتي ما در عسلويه برنده مناقصه بينالمللي شديم، از اروپا 2 نفر زنگ زدند و به بنده تبريك گفتند ولي در ايران كسي خبر نداشت.
براي تهيه خلاصه طرح اين مناقصه، بيش از 170 نفر كارشناس با تحصيلات بالاي ليسانس به مدت 6 ماه كار كردند.
ما سنگينترين پروژهها را به صورت E.P.C قبول كرديم. يعني پروژهها را طراحي، تامين، راهاندازي كرده و بعد آن را به طرف ارائه ميكنيم.
ما قرارداد 2 پالايشگاه گازي را به اين صورت بستيم. آنها قبل از اينكه پاكت قيمتها را باز كنند، اسناد فني ما را مطالعه ميكنند. ما يك وانت اسناد فني براي آنها فرستاديم تا اجازه دادند در قيمت هم شركت كنيم.
من چندي قبل با مدير عامل يك شركت مهم ژاپني صحبت ميكردم. وقتي بعضي مسايل را به او گفتم، به من گفت "مثل شما در هيچ كجاي دنيا وجود ندارد. " او تعارف نكرد. خيلي كارهاي بزرگ توسط مهندسي سپاه صورت گرفت كه برخي براي اولين بار در ايران بود اما هيچ وقت كسي در مورد اين موارد صحبت نكرد.
* امروز سپاه 70 لشكر مهندسي در اختيار دارد
اينها همه نشاندهنده توان سپاه است. امام(ره) جملهاي درباره سپاه دارند كه فرمودند "من هيچ موقع نظرم نسبت به سپاه برنميگردد. " توجه كنيد كه ايشان نگفتند "سپاهي " بلكه گفتند "سپاه " چرا كه اشخاص احتمال خطا هم دارند.
دشمن هم امروز از اين توان سپاه ميترسد.
ارتش آمريكا با آن همه هيبتي كه برايش درست كردهاند، يك اتوبان در آمريكا ساخته است. آنها اين توان ما را ميدانند ولي متاسفانه برخي افراد بدبخت در داخل نميفهمند و با دشمن عليه سپاه همصدا ميشوند.
امروز توان ما به حدي است كه اگر خداي ناكرده جنگي رخ بدهد، سپاه 60-70 لشكر مهندسي دارد كه همه اينها با توانمنديهايي كه در خود سپاه بود، بوجود آمد و به لحاظ منابع مالي هم به جايي وابسته نيست.
اين لشكرهاي مهندسي مجهز به آخرين متد و تكنيكهاي روز دنيا هستند.
* امروز ديگر مسئولان بالاي نظام به دشمن "گرا " نميدهند
فضاي دشمني امروز دنياي استكباري با گذشته فرقي ندارد ولي يكي از حسنها اين است كه امروز ديگر مسئولين بالاي حكومت و وزير و وزرا از داخل به دشمن "گرا " نميدهند.
برخي ميگويند تحريمها در گذشته به اين شدت نبود. اما مگر پيشرفتهاي ما در گذشته مانند امروز بوده است.
من يك مثال ميزنم. در زمان رژيم طاغوت تنها 5 درصد نمايشگاه بينالمللي در ايران به كشور خودمان تعلق داشت.
ايران در سال 40 گندم و گوسفند صادر ميكرد ولي در اول انقلاب توليد گندم به 500هزار تن رسيد درحالي كه ميزان مورد نياز ما 7 ميليون تن بود. اما امروز ما در كشور به جايي رسيدهايم كه 2ميليون تن هم اضافه بار گندم داريم.
پرتقال و سيب را از اسراييل مي آوردند و مملكت در حال فلج شدن بود. اما امروز چطور؟
آنها بنزين را تحريم كردند ولي اعلام شد كه ما توانستيم بنزين مورد نياز را خودمان توليد كنيم. البته همان موقع هم 10 كشور اعلام كردند كه ما بنزين مورد نياز را به شما خواهيم داد و كاري به حرف دولتمردان خود نداريم.
* امروز هر كالايي را ميتوان از كشورهاي مختلف خريد
آمريكاييها فكر ميكنند دنيا فقط خودشان و چند كشور دنبالهروي آنها هستند. امروز هر كالايي را ميتوان از كشورهاي مختلف خريداري كرد.
در واقع دنياي مادي نميتواند تحريم صددرصد كند چون انديشه آنها مادي است و صاحبان اين انديشه براي چند دلار بيشتر حاضرند همه چيز خود را بفروشند.
ضمن اينكه حضرت آقا هم فرمودند اين تحريم ها براي ما خير است و ما را خودكفا ميكند.
ممكن بود اگر ما تحريم نبوديم به اينجا نميرسيديم چراكه انسان در سختي رشد ميكند.
* شيعه با تحريم و رموز مقابله با آن آشناست
تحريم دو بعد دارد يكي ترس از آن است و ديگري بعد فيزيكي آن كه در كمبودها نمايان ميشود و ترس هم از اين كمبودها حاصل ميشود.
شيعه بزرگترين تحريم را به نام شعب ابيطالب در تاريخ خود دارد كه پيامبر اسلام(ص) و تعدادي از مسلمانان طي 3 سال در محاصره سختترين تحريمها بودند و ما امروز با نگاه به سيره پيامبر اعظم(ع) ميفهميم كه تحمل، قناعت و نترسيدن مهمترين رموز مبارزه با تحريم است. بنابراين شيعه با تحريم و رموز مقابله با آن آشناست.
ما از تحريمها استقبال نميكنيم ولي واهمهاي هم از آن نداريم.
ما كه از پيامبر اسلام(ص) بالاتر نيستيم. آنها در شعب ابيطالب با هسته خرما زندگي خود را ميگذراندند. كار ما كه امروز به هسته خرما نرسيده است.
شرکتی که پایگاه بهائی ها می شود!
یک نمایندگی شرکت صوت و تصویری خارجی در ایران،اخیرا ضمن اخراج برخی از نیروهای خود اقدام به جذب اعضای فرقه ضاله بهائیت نموده است.
این شرکت که فعالیت خود در ایران را مدیون دو تن از آقازاده ها و فعالان موثر در اغتشاشات 88 می باشد اخیرا 60 نفر نیروی جدید را از طریق سفارش های یک شرکت معروف مواد غدایی و وابسته به رژیم صهیونیستی به استخدام درآورده است.
گفته می شود درمیان این نیروها افراد بهائی از جمله یک لیدر اغتشاشگر به نام«ش.م» وجود دارد.
مهاجرانی: نگفتم با مرگ سلمان رشدی مخالفم؛ گفتم نباید او را کشت!
"عطاءالله مهاجرانی" که ریاست اتاق فکر جریان آشوب در لندن را برعهده دارد، در مطلبی که در وبلاگ شخصی خود نوشته، ضمن فحاشی به سایتهای اصولگرا، تلاش کرده با بیان این مطلب که "من گفتم که به عنوان یک نظر با کشتن نویسنده به خاطر نوشته اش مخالف هستم" خود را از این مساله تبرئه کند.
انتشار مطلب مطرح شده توسط وزیر ارشاد دولت اصلاحات در یک مصاحبه تلویزیونی مبنی بر حمایت از نویسنده مرتد کتاب توهینآمیز "ایات شیطانی" با واکنش او مواجه شده است.
"عطاءالله مهاجرانی" که ریاست اتاق فکر جریان آشوب در لندن را برعهده دارد، در مطلبی که در وبلاگ شخصی خود نوشته، ضمن فحاشی به سایتهای اصولگرا، تلاش کرده با بیان این مطلب که "من گفتم که به عنوان یک نظر با کشتن نویسنده به خاطر نوشته اش مخالف هستم" خود را از این مساله تبرئه کند.
مهاجرانی در ادامه یادداشت خود هم تلاش کرده تا فرمان بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران درباره مرتد اعلام کردن سلمان رشدی را صرفا یک حکم فقهی که الزامی در اجرای آن نیست معرفی کند.
گفتنی است مهاجرانی که در لندن زندگی میکند، در مصاحبهای که شبکه خبری العربیه چهارشنبه گذشته با وی داشت، در پاسخ به سئوال خبرنگار در خصوص فتوای امام خمینی و همه علمای بزرگ در خصوص مهدور الدم بودن سلمان رشدی به خاطر اهانت گستاخانه به پیامبر اکرم (ص) گفت: من مخالف کشتن سلمان رشدی هستم و معتقدم که باید هر فرد و ملتی به عقاید نویسندگان احترام بگذارد.
:: بازدید از این مطلب : 163
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6